زانو درد امانم را بریده بود. گاهی دلم میخواست پاهایم را از زانو قطع کنم تا بلکه دردش آرام بگیرد. برای من که فقط ۴۴ سال سن داشتم، این حجم از درد در ناحیه زانو عجیب بود. شده بودم مثل مادربزرگ که نَه میتوانست روی زمین بنشیند و نَه زیاد روی پا بایستد. همهچیز برایم دردآور شده بود و از همه بیشتر، این حرف پر تکرار که: «خیلی چاق شدی!».
گاهی با خودم میگفتم من که لیسانس تربیت بدنی دارم چرا؟ من که خودم واحدهای تربیت بدنی را یکی پس از دیگری پاس کردم و حسابی از کار متابولیسم و تغذیه سر در میآوردم که نباید اضافه وزن، مانع بزرگ زندگیام شود. اما بازی روزگار انگار برای من زمین دیگری کنار گذاشته بود.
میانسالی شروعی تازه برای قدمهای بزرگ
میانسالی، سن عجیبی است! نَه دیگر شور و توان جوانی را داری و کلهات بوی قورمه سبزی میدهد و نَه از بیحوصلگی و ناتوانی کهنسالی اجازه انجام خیلی کارها را بهت نمیدهد. فقط تو میمانی و ثمره تصمیماتی که در جوانی گرفته بودی و شاید اگر کمی عاقل باشی، تصمیم تغییرات بزرگ برای در نماندن در پیری!
متاسفانه یا خوشبختانه، بزرگترین مشکل من در دهه چهارم زندگیام شده بود اضافه وزن به اضافه مقدار زیادی زانو درد با چاشنی وحشتناک سردرد. به عقیده اطرافیانم دلیل تمام مرضهایی که میگرفتم از سرماخوردگی ساده تا درد زانو و سر و دست، همگی یک دلیل داشت؛ اضافه وزن!
دیگر از همهچیز خسته شده بودم، برای همین یک شب بلند شدم و برخلاف میلم وزنه را از زیر تخت درآوردم. صبح اول وقت عدد ۸۶ روی صفحه دیجیتالی ترازو نمایان شد. همانجا بود که به خودم گفتم “دیگه بسه! وقتشه یه فکری به حال خودت بکنی.”
چندان در فکر اینکه چگونه وزنم را کم کنم نبودم و تا آن لحظه هم با هیچ برنامه غذایی و رژیمی آشنایی نداشتم. فقط میدانستم که باید هرچه زودتر تغییری در زندگیام بدهم وگرنه زمانی پشیمان میشوم که دیگر کار از کار گذشته است و باید کنار چربیهای اضافه بدنم بنشینم و گذر عمر را تماشا کنم.
چند هفته بعد سر صحبت با یکی از دوستانم باز شد. در بین حرفهایش میگفت برو سراغ لیمومی و من را بگو که فکر میکردم منظورش این است که برای لاغر شدن برو سراغ لیمویی! البته چندان هم اشتباه نکردم و بعد که بیشتر توضیح داد فهمیدم برای کاهش وزن بهترین راه گرفتن رژیمهای لیمومی است.
بیشتر بخوانید: داستان کاهش وزن 23 کیلویی خانم کمرهای
لیمومی وارد میشود!
ماه اولی که با مشورت پزشکان لیمومی، رژیم تست برای من صادر شد، دو کیلو اضافه کردم و ناامیدتر از قبل به سراغ برنامه غذایی دوم رژیمم رفتم. البته در همان لحظه متخصصان کاربلد لیمومی برایم توضیح دادند که علت اضافه وزنم احتمالا شوک بدنم است که با یک تغییر چشمگیر در مصرف غذا و خوراکیها مواجه شده و این اضافه وزن، طبیعی است.
از روزی که اولین خوراکی پیشنهادی رژیم لیمومی را خوردم تا امروز که در وزن ۵۹ کیلوگرم با شما صحبت میکنم، ۲۷ دوره میگذرد. ۲۷ دورهای که منهای رژیم تست و تثبیت، میشود ۲۵ دوره. یک سال گذشت و من موفق شدم ۲۷ کیلو وزن کم کنم؛ حقیقتی که حتی رویای آن هم در تصورم جایی نداشت.
باید اعتراف کنم اوایل رژیم، سختترین کار تحمل گرسنگی بود؛ اما امروز که اینجا ایستادهام با افتخار میگویم که من توانستم و شما هم میتوانید. کافیست اراده کنید و بخواهید از وضعیتی که در آن هستید، خارج شوید. من با اراده خودم توانستم یک سال بدون هیچ وقفهای رژیم بگیرم.
همیشه به ما گفتهاند قدم اول، سختترین قدم است؛ اما از من بشنوید قدم اول سخت هست ولی برداشتن قدمهای بعدی و ماندن در مسیر خیلی سختتر است! رژیمهای لیمومی برای من فقط یک برنامه بلندمدت لاغر شدن نبود. من توانستم به خودم و بدنم یاد بدهم که ارزشمندم و برای ارزشمند ماندن باید ارادهای قوی و پشتکاری مضاعف داشته باشم. باید سالم زندگی کنم، آن هم در بدنی سالم.
ناگفته نماند که تنوع غذایی رژیمها و آن وعده غذایی آزاد هفتگی هم بهعنوان ابزارهای کمکی به کارم میآمد و ادامه دادن را برای من جذابتر میکرد. من از لیمومی ممنونم که کمک کرد با صبر و حوصله، به وزن ایدهآلم برسم. شما هم میتوانید؛ فقط باید بخواهید و یک پیام به تیم خوب و عالی لیمومی بدهید.
بیشتر بخوانید: داستان لاغری 10 کیلویی المیرا جوکار
از زبان لیمومی
عفت بهعنوان یکی از نمونههای موفق رژیم لیمومی، توانست در طول یک سال، ۲۷ کیلوگرم وزن کم کند. توصیههای پزشکان و متخصصان لیمومی به این دختر پرتلاش کمک کرد که تمام سختیهای لاغر شدن را پشت سر بگذارد و حال خوبی نسبت به خودش پیدا کند. حالا عفت برای ما الگویی است از صبر، استقامت و اراده.
اگر شما هم میخواهید از تجربیات و قصه لاغری سایر نمونههای موفق لیمومی بیشتر بدانید، سری مصاحبههای کوتاه ما با این افراد را دنبال کنید. شاید نفر بعدی خود شما باشید.
بدون نظر! اولین نفر باشید